Copy/Paste
The first international contemporary art exhibition after the Islamic revolution of 1979 in Isfahan, Iran

An International Exhibition Addressing the Phenomenon of "Copy / Paste" in the Cultural, Ecological, Economic, Identity- and Media-related Fields.

23h June – July 24th, 2017

CC Art Space and Aknoon Gallery
Isfahan, Iran

Participating Artists : Monica Bonvicini ; Candice Breitz ; Birgit Brenner ; Mathilde ter Heijne ; He Xiangyu ; Christian Jankowski ; Helmut + Johanna Kandl ; Christin Lahr ; Karin Sander ; Egill Sæbjörnsson ; Kai Schiemenz ; Anatoly Shuravlev and Vadim Zakharov 

Conception and Curators: Shahram Entekhabi, Asiyeh Salimian
co-curatorZartosht Rahimi


Copy/Paste

The Copy / Paste The exhibition in Iran explores the concept of copy/paste in contemporary art and its cultural significance, particularly in relation to the Islamic Revolution and the complexities faced by curators. The exhibition is a milestone as Iran's first international art event, showcasing collaboration between esteemed international artists and curators Shahram Entekhabi and Asieh Salimian.

The exhibition aims to foster cultural exchange and dialogue beyond geographical boundaries by bringing together renowned artists from diverse backgrounds and nations. It seeks to capture the global essence of contemporary art and shed light on the various interpretations and understandings of the copy/paste phenomenon across different cultures.
In the Middle Eastern context, the concept of copy/paste lacks a tangible cultural truth and practical translation, making it more elusive. European art circles extensively debate the engagement with copying and duplication, particularly in relation to the concept of "aura." Traditional Islamic art recognizes duplication as a crucial process in transcribing texts and reflects various schools of thought while encompassing artistic and philosophical elements.

Walter Benjamin's influential article, The Work of Art in the Age of Mechanical Reproduction, is relevant to the exhibition. Benjamin argues that the aura of artwork diminishes with the advent of mechanical reproduction, enabling its actualization and addressing the viewer's needs. While definitions have evolved with advancements in media, Benjamin's viewpoint still holds significance.

Islamic ornamentation exemplifies a form of copy/paste, as described by Benjamin. The prohibition of direct illustration in Islamic art leads to the prominence of geometric patterns and calligraphy as defining elements of Islamic motifs, embodying their identity and beauty. Cultural aesthetics in the region revolve around geometry, and Islamic ornamentation showcases a profound understanding of space through the repetition of the original form. The duplication and transcription of sacred texts, considered a para-religious practice, provide calligraphers with an avenue to express their creativity and emotions.

Overall, the Copy / Paste exhibition in Iran presents a unique exploration of contemporary art, the impact of the Islamic Revolution on the artistic landscape, and the challenges faced by curators in navigating a sphere dominated by government and commercial galleries. It encourages cultural exchange and dialogue while delving into the diverse interpretations and cultural significance of the copy/paste phenomenon in different contexts.

These are the main concerns of this exhibition: the art of forgery and plagiarism, re-enactment, found footage, and dealing with propaganda, mass media, and ecological monoculture.

Copy/Paste is a cultural and artistic endeavor that aims to introduce an art collection to the local Iranian art scene, meeting current global standards. The project was conceived and implemented by Shahram Entekhabi, an active artist and curator, along with curator Asieh Salimianare in Europe and Iran. All participating artists live in Berlin and have a global presence. The focus on Berlin-based artists is not only because Entekhabi resides there, but also because contemporary Berlin serves as a hub for international artists.

The exhibition includes representatives from the Venice Biennale National Pavilion, such as Candice Breitz (2005 and 2017), Egill Saerbjornson (2017), Vadim Zakharov (2013), Monica Bonvicini (1999, 2001, 2005, 2011, 2015), Christin Lahr (2015), Christian Jankowski (1999, 2013), and Anatoly Shuravlev (2009). Egill Sæbjörnsson was chosen to represent Iceland at the 57th Venice Biennale in 2017, while Candice Breitz and Mohau Modisakeng presented a major two-person exhibition at the South African Pavilion in Venice, Italy, from May 13 to November 26, 2017.

Additionally, professors from European universities and academies, including Candice Breitz, Birgit Brenner, Mathilde ter Heijne, Christian Jankowski, Christin Lahr, and Karin Sander, are also part of the exhibition. Christian Jankowski served as the curator of "Manifesta 10" in Zurich. Furthermore, Helmut and Johanna Kandl, He Xiangyu, Karin Sander, and Kai Schiemenz have presented their artworks and projects at international biennials and major museums worldwide.


 

کپی پیست ۲

نمایشگاه گروهی بین المللی با اشاره به پدیده کپی پیست در زمینه های فرهنگی، محیط زیست، اقتصاد، هویت، و رسانه

هنرمندان شرکت کننده: مونیکا بن ویچینی ; کندیس برایتز ; بریگیت برنر ; ماتیلده تر هاینه ; هی ژانگجو ; کریستیان یانکوسکی ; هلموت + یوهانا کاندل ; کریستین لار ; کارین ساندر ; اگیل سربیونسون ; کای شیمنز ; آناتولی شوورالف ; وادیم زاخاروف

کیوریتور: آسیه سلیمیان وشهرام انتخابی
کو کیوریتورها: زرتشت رحیمی

دوم تیر تا دوم مرداد ۱۳۹۶

گالری آفرینش های معاصر، اصفهان
گالری اکنون, اصفهان, ایران

شاخصه اصلی هنر قرن نوزدهم استیلا درک ملی گریانه از هنر بود ناشی از یک قوم شناسی استعماری و بر اساس تفکری مدلی دیکوتومی از جهانی. کشورهای بسیار توسعه یافته اربابان استعمار در یک طرف و کشورهای توسعه نیافته و تحت استعمار و ظلم و ستم و در طرف مقابل بودند. در اوایل قرن بیستم به این مدل ویژگی های دیگر اضافه شد و تناقضات عمیق ترشدند. در حالیکه درک هنر آوانگارد از مدرن، مردانه، آینده گرا، جهانی، بین المللی و محتوایی بود د روبروی ، مفهوم هنری "بدوی" به عنوان سنتی، قومی، زنانه، احساسی و فیزیکی از سوی دیگر قرار داشت. در حالیکه دوران جنگ جهانی دوم می توان وقفه تاریخی تحولات هنری دید، احتمالا در ده شصت برای اولین بار واژه "جهانی شدن" فراگیر شد، که این ایده در ده هشتاد منجر به استهلا "تغییر به دوران جهانی" شد. مدل "هنر جهان" پشت سر گذشته شد و جایگزین ان روندی از برگزاری"دوسالانه‌های بین‌المللی جهانی" شد که با یک جمعیت در حال رشد از کیوراتورها, نماینده و دلالهای بین المللی به طور فزاینده نمایشگاه هایی با هنر منطقه و بین المللی ارائه دادند. بنابراین تغییر یک هنر مدرن (غربی) به عنوان یک "هنر معاصر " تبلیغ و پروپاگاندا شده, و با برگزاری فزاینده ای از دوسالانه در مناطق مختلف در سراسر جهان، دوگانگی بین مرکز و پیرامون را از میان برد. "هنر جهان" به عنوان هنر همه زمان ها و قم و ملیتها، که در دوران استعمار در غرب آوری و در موزه ها انباشته میشدند, توسط یک هنر جهانی جایگزین شدند، ولی تنها ظاهرا در ارتباط با هنر "غیر-غربی" است, که در ان تنها هنرمندانی میتوانند ورود کننند که به منشاء خود اشاره کرده و به عنوان "سرویس-هنر", "مغایرت" خود را دائمان مطرح نمایند. در نتیجه تعداد زیادی از این هنرمندان کشورهای خود را ترک کرده و برای ادامه کار در آن آنجا آثار خود را عرضه در بازار میکنند که آثارشان به عنوان اکسوتیک "عجیب و غریب یا بیگانه " قابل عرضه در بازار هستند. آنها یا باید بدون قید و شرط وفق دهند و یا به این تن دهند که به لحاظ "ایدئولوژیک مختلف» یعنی به عنوان سنتی, صنایع دستی، دهاتی بودن و نه به عنوان "معاصر" در نظر گرفته شوند. در واقع به این صورت مدرنیته ادعای جهان شمولی خود را ادامه میدهد. هنر"مرموز/ بیگانه" درست عرضه در بازار، اما قابل درک نیست. یکی از جنبه های سامانه‌ معاصریت شکاف بین نسلها است: در ایران، که در آن هنر "مدرن" در اواسط قرن بیستم نشانه یی سنتی و اسلامی داشت, در عصر جهانی بدون هنرمندان نسل های قدیمی تر را در "تاریخ هنر معاصر" ادغام کردند بدون اینکه این هنرمندان در واقع در تحول "هنر معاصر" نقشی بازی کرده باشند. به عنوان مثال، میتوان جریانی هنری مکتب "سقاخانه" دید. که در دههٔ ۱۳۴۰ شمسی با استفاده از عنصرهایی از هنر مدرن و برخی از عنصرهای تزیینی هنرهای سنتی و دینی، در ایران شکل گرفت. "هنر جهانی" عمدتا خادم منافع اقتصادی است، به همان صورت که جهانی شدن را جنگ قدرت برای بدست آوردن بازارها میتوان دید. در سال ۲۰۰۸، در کنفرانس بین المللی هنر دبی"هنر" (به خصوص هنر خاورالمیانه) عنوان یک کسب و کار مطرح و بویژه جنبه‌های استراتژیک آن برسی شد. که باید از لحاظ اقتصادی توسعه یابد 

"حمایت از هنر در عصر کسب و کار" میز گرد در مرکز مالی بین المللی دبی ، ۱۸ مارس ۲۰۰۸ – مشکلات عمیقی برای طراحی یک نقشه جهان "هنر جهانی" مشخس میشود زمانی که برای ایران و وابستگی جغرافیایی فرهنگی ان را در نظر بگیریم: آیا ایران بخشی از منا (منا به معنی خاورمیانه و شمال آفریقا اصطلاحی می‌باشد که برای نامیدن کشورهای عمده تولیدکننده نفت که در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا قرار دارند به کار می‌رود) است و یا فضای فرهنگی مستقل است؟

در عمل نمایشگاه های فعلی در ایران می توان گفت که در بسیاری از موارد آثار ارائه شده منعکس احساس پوچی، , سردرگمی و فقدان ژرفانمایی یا پرسپکتیو هستند. با مجرایی متکی بر به اصطلاح "هنر مدرن ایرانی" در تراکم گیج کننده از سبک های مختلف دوران هنر(امپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم، سوررئالیسم، کوبیسم و ​​رئالیسم) گذشته گرایانه با داشتن حس نوستالژیک نسبت به حوادث گذشته: احیای سلسله های ناموفق و اظهار تأسف از قیام های مردمی نافرجام. به امید اتصال به جوامع غربی و «جهان آزاد» فاقد، یک چشم انداز برای تغییر در وضع موجود. گاهی اوقات نیز نسخه از استراتژی های هنر غربی بدون اشاره مستقیم به زمینه و تاریخ شرایط تولید ان

مشکلات محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نسبتا طنین کمی در هنر معاصر کشورجا پیدا میکنند. در صورتی که تهران در میان دیگر شهرهای آلاینده دنیا قرار دارد. شاید مانند سال‌های دهه ۵۰ در رتبه اول قرار نگیرد، ‌اما ساکنان این شهر ۱۲ میلیونی، ‌۴ ماه از فصل سرد سال را به طور تقریبا دایم هوای مسموم تنفس می‌کنند و همچنین کمبود آب مشکلات غالب محیط زیستی هستند. سرمایه داری تهاجمی، تبعیض و وضعیت نابرابر زنان،آمار در حال رشد جرم و جنایت ، ویرانگری استفاده از مواد مخدر، تعداد بالای بیکاری و مهاجرت روستاییان به شهر، عدم وجود یک جامعه مدنی و فقد چشم انداز در بین جوانان تشریح وضعیت اجتماعی-سیاسیت. تاثیر تحریم های بین المللی و پیامدهای انقلاب اسلامی در سال 1979 این کشور را در یک حالت دائمی بین لتارژیو امید قرار داده. شاید دلایل و منشا این مسئله ها جابجایی یا محلی سازی هنر ایران در زمینه "هنر جهانی" باشد, که در ان روبرویی است که هنرمندان با شکافت و آشفتگی هویتی که توسط مدرن بوجود آمده بود

همچنین وضعیت هنری توسط شرایط غامض نمایشگاهی شکل گرفته. از طرفی، تقربا مکانی با بودجه عمومی برای نمایش هنر مستقل وجود ندارد, به علاوه، بخش گالری در تأثیر و اهمیت رشد کرده است، تا اینجا است که تا کنون کم و بیش تنها امکان اراء عمومی برای یک هنرمندان است. با این حال، در اینجا یک جمع کلکسیونرهای شخصی نفوذ زیادی دارند, که مفهوم هنریشان تابع و متمکز بر روی جنبه تزئینی هنر است. همچنین لازم به ذکر است که نشریات در مورد هنر معاصر ترجمه و در دسترس هستند. کاتالیز شده توسط اینترنت به هر حال آغازیست ظریف است برای ارتباطی تقریبا همزمان با هنر در زمینهای عکاسی، چیدمان، پرفورمنس و ویدئو, که متاسفانه به علت عدم آموزش دانشگاهی در مواردی تنها تقلیدی صرف و کپی مدل های غربی می انجامند

"پروژه کپی/ پست" امکانی است برای یک تماس مستقیم با صحنه هنر معاصر ایران, و میتواند سهمی باری یک رویکرد پایدار باشد. "کپی / پیست"می خواهد عملکردِ هنری پدیده‌ی تکثیر و تکرار و نسخه برداری را بررسی کند. پدیده ای آشنا اما نه چندان مرور شده که در جاهای مختلف جهان تعریفش متفاوت است. تا آنجا که به خاورمیانه مربوط است "کپی / پیست" همچون سراب، فاقد یک واقعیت ملموسِ فرهنگی ست و کامل و عملگرایانه ترجمه نشده. از آن سو، کنکاش در پدیده‌ی نسخه برداری یا کپی کردن، ریشه ای عمیق در گفتمان فرهنگ اروپایی دارد. آنجا، نسخه برداری متعدد "هاله" زداست. همچنین، نسخه برداری در آنچه هنر اسلامی می خوانیم و نیز نوعِ برخورد با متنِ نوشتاری نزدِ سنت گرایان، دارای نقشی قدرتمند است و شخصیتِ هنری، فکری و جهان بینی هر نهاد را بازتاب می دهد

"والتر بنیامین" در مقاله ای به نام "اثر هنری در عصر تکثیر مکانیکی" برای اولین بار تکنیک ها و اصول زیبایی شناسی کپی کردن را به چالش کشید. بنا برعقیده‌ی او "هاله" (که او "اورا" می خواند)، با "قابلیت تکثیر مکانیکی" ناپدید می شود. نسخه برداری متعدد از اثر اصلی، "اجازه‌ی به روز رسانی شدن آن را فراهم می کند" و پاسخگوی نیازهای متقاضیان است. البته، تغییر رسانه در ۵۰ سال گذشته و ظهور رسانه های الکترونیکی، اینترنتی و شبکه های اجتماعی، تمامِ تعاریف را دستخوش تغییر کرده است. با این حال به نظر می رسد دراینجا دیدگاه بنیامین همچنان به روز است

هنرِ اسلامی چون از تصویر سازی مستقیم منع شده، از نقشمایه های اسلیمی، طرح های هندسی و خوشنویسی هویت گرفته و شکیل شده است. هندسه و نفوذش محوراصلی زیبایی شناسی این منطقه‌ی فرهنگی است. تکرار یک شکل اولیه، تشکیل دهنده تزئینات اسلامی و نشان دهنده درک زیادی از فضاست. تکرار و بازنویسی یک متن مقدس که عملی شبه مذهبی بوده، به نفع یک ظاهر زیبا ودر راستای تحقق خلاقیت وشکوفایی احساساتِ خوشنویسان، به پس زمینه رفت و از خوانایی متنی که با خطوط و حروف کج و شکسته تشکیل شده بود، کاست — در عصر دیجیتال و جهانی شدن پدیده‌ی نسخه برداری شتاب و شدت گرفته است. با وجود این که این مسئله با صنعت تبلیغات مرتبط است، در گفتمان‌های هنری و مناسباتِ فرهنگی (از جمله دوسالانه ها) به صورت مداوم به چالش کشیده می شود. هنرمندان نمایشگاه "کپی / پیست" محور اصلی کارخود را تاثیرِ نسخه برداری و تکثیر در مسائل فرهنگی، محیط زیست، اقتصاد، هویت ورسانه قرار دادند. به این صورت به پرسش سوالاتی می پردازند که تولید هنری؛ بیشتر از همیشه با آن روبرو است. مانند نویسندگی، حق چاپ، کپی رایت - کپی لفت، وغیره. ضمنا مشخص بودن منبع، کنترل و دستکاری اطلاعات از زیر عنوان های مرتبط با موضوعِ مورد نظر هستند. موضوع دیگر محدودیت نسخه است."نسخه های محدود" (یا چند نسخه ای) امکانی برای بازاریابی تعداد زیادی از یک اثر را فراهم کردند و می توان گفت شاید، عامل ترویج دموکراسی در بازار هنر شدند اما، منحصر به فرد بودگیِ اثر طبعا کمتر شد

مضامینِ دیگر پروژه شامل: هنر جعل و سرقت ادبی، اجرای مکرر وهمینطور برخورد با تبلیغات، رسانه های جمعی و تک محصولی هستند

"کپی / پیست" یک تلاشِ جدی فرهنگی و هنری ست تا با استاندارد های روزِ هنرِ دنیا، مجموعه ای در اختیارِ هنر ایران قرار دهد. "شهرامِ انتخابی" هنرمند و کیوریتورِفعال در هر دو منطقه،‌ این پروژه را ساخته و پیش برده است. تمامیِ هنرمندانِ شرکت کننده ساکنِ برلین هستند و بدون استثنا شخصیت های فعال هنر در سطحِ جهان اند. تمرکز بر روی هنرمندان مستقر در برلین، نه تنها به دلیل این واقعیت است که انتخابی خود در برلین زندگی می کند، بلکه برلین مرکز زندگی جامعه بزرگ هنرمندان بین المللی است. با نزدیک به ۴۵۰ گالری و همچنین حدود ۲۰۰ مکان غیر تجاری که در بیش از ۵۷۰۰۰ متر مربع فضای نمایشگاه, و سالانه با به نمایش گذاشتن بیش از ۶۰۰۰ هنرمندان از تمامی دنیا که در برلین میکننند, این شهر را کانونی بین المللی برای صحنه هنر میسازد

آثار اراء شده در نمایشگاه شامل کارهای انجام شده هستند (کندیس برایتز، بریگیت برنر، هی ژانگجو، کریستیان یانکوسکی، آناتولی شوورالف و وادیم زاخاروف) و پروژه های در حال انجام ( مونیکا بن ویچینی ، ماتیلده تر هاینه، هلموت + یوهانا کاندل، اگیل سربیونسون و کای شیمنز) که برای موقعیت های خاص در ایران ادامه خواهد داشت و در هر محل نمایش دوباره تولید خواهد شد

در میان هنرمندان نمایشگاه نمایندگان پاویون ملی در دوسالانه ونیز: کندیس برایتز (۲۰۰۵ و ۲۰۰۷), اگیل سربیونسون (۲۰۱۷), (وادیم زاخاروف ۲۰۱۳), مونیکا بن ویچینی (۱۹۹۹, ۲۰۰۰۱, ۲۰۰۵, ۱۲۰۱۱ و ۲۰۱۵) ، کریستین لار(۲۰۱۵) کریستیان یانکوفسکی (۱۹۹۹.۲۰۰۱) و آناتولی شوورالف (۲۰۰۹) شاخص اند

بریگیت برنر، ماتیلده ترهاینه، کارین ساندر، کریستین لار اساتید هنر در دانشگاه و آکادمی های اروپا هستند کریستیان یانکوفسکی کیوریتور "مانیفستا ۱۰" در زوریخ بود. هی ژانگجو، هلموت + یوهانا کاندل، کارین ساندر، کای شیمنز پروژه هایی در دوسالانه های بین المللی و موزه های بزرگ در سراسر جهان داشتند


Send
Asieh Salimian in Instagram Asieh-Salimian_facebook Asieh-Salimian on linkedin Asieh-Salimian on twitter Visit Factory TT on Vimeo
Asieh Salimian is a curator and art critic, specializing in contemporary art.(Berlin) and Iran (Tehran).
She holds a Master of arts in research and works as a freelance curator, living and working between Europe . She was born in 1988 in Isfahan.